گنجور

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در مرثیهٔ سیدالسادات مجدالدین ابی‌طالب‌بن نعمه

 

شهر پرفتنه و پر مشغله و پر غوغاست

سید و صدر جهان بار ندادست کجاست

دیر شد دیر که خورشید فلک روی نمود

چیست امروز که خورشید زمین ناپیداست

بارگاهش ز بزرگان و ز اعیان پر شد

[...]

۳۹ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در مدح علاء الدین

 

صاحبا عید بر تو خرم باد

کل گیتی ترا مسلم باد

از تو آباد ظلم ویران شد

به تو بنیاد عدل محکم باد

حزم و عزمت چو بر سؤال و جواب

[...]

۳۹ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح و تهنیت خدام صاحب ناصرالدین طاهربن المظفر هنگام باز آمدن از زمین غور به جانب هراة

 

موکب عالی دستور جهان آمد باز

به سعادت به مقر شرف و عزت و ناز

جاودان در کنف خیر و سعادت بادا

موکبش تا به سعادت رود و آید باز

صاحب و صدر زمین ناصر دین آنکه قضا

[...]

۳۹ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - در مناجات باری تعالی

 

مقدری نه به آلت به قدرت مطلق

کند ز شکل بخاری چو گنبد ازرق

نه خشت و رشتهٔ معمار را درو بازار

نه چوب و تیشهٔ نجار را درو رونق

به حکمتی که خلل اندرو نیابد راه

[...]

۳۹ بیت
انوری