گنجور

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۳۶ - در وصف قلم گوید

 

عجایب است قلم در بنان صدر اجل

که تیغ وار بود قاتل و سیاست کن

ز بحر قیر یکی ماهی است مار آسا

که تازه روست ز آثار او جهان کهن

به گاه آن که کند زلف شب ز عارض روز

[...]

۴ بیت
قوامی رازی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵۸ - در غزل است

 

گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی

نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی

یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی

معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی

برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت

[...]

۴ بیت
قوامی رازی