گنجور

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر مؤمنان علی (ع)

 

بریز ساقیا مرا، مدام می به ساغرا

چه می که بر زند به جان، هزار شعله آذرا

چه آذری که نار طور، از او کمینه اخگرا

بریز هان بیار هی، به بانگ چنگ و مزمرا

که هی خورم به یاد وی، تو هی بده مکرّرا

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - در مدح حضرت امیر (ع)

 

ز ماه چهره ساقیا، برافکن این نقاب را

به ماهتاب سیر، ده هماره آفتاب را

برآفتاب می نگر، ستاره سان حُباب را

بریز هان بیار، هی به رنگ آتش آب را

به یاد لعل آن صنم سبیل کن شراب را

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - در مدح امیر مؤمنان علی (ع)

 

المنة لله که به کوی تو مقیمم

هر دم رسد از حلقه ی زلف تو نسیمم

ای خاک درت جنّت و فردوس نعیمم

در بارگهت چون سگ اصحاب رقیمم

صد شکر کز آغاز شدم نیک سرانجام

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - در توسّل به حضرت سیدالشهدا (ع) جهت رفع مرض طاعون

 

ای کرببلا مشرق انوار خدایی

زین بارگهت هم صفت عرش علایی

از شش جهت و چارطرف روح فزایی

تا مقتل شاهنشه خیل شهدایی

سر منزل اندوه و غم و کرب و بلایی

[...]

وفایی شوشتری
 
 
sunny dark_mode