×
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲
شه لب تشنه ی بی غمگسارم پدر
سرور سینه محزون زارم پدر
شهید بی کفن آه ای پدر جان
به خونت غرقه تن افتاده عریان
شدت سر به نی بر
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲۱
حسین ای خسرو لب تشنگانم
برادر
برادر جان برادر
فروغ چشم و بازوی توانم
برادر
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲۲
دمید از طرف گردون ماه ماتم
واویلا
که باز آمد محرم
رسید از نو جهان را نوبت غم
واویلا
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۲۹
ای اکبر ای رعنا جوان وای وای
درمان دل آرام جان وای وای
سوی عدو آهسته ران وای وای
سرو آزادم برادر
شاخ شمشادم برادر
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۳۰
چو شد قسمت ز آغازم جدایی
برادر
رضا جانم برادر
چه سازم چاره با حکم خدایی
برادر
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۳۹
خصم جان کوکب تو دشمن تن اختر ما
رنج قتل اول تو خواری بند آخر ما
دل نهاد از تو به دوری تن غم پرور ما
ما برفتیم و تو دانی و دل غم خور ما
بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما
[...]