گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱

 

به وقت صبح نشیند کسی چنین بیکار

مخسب ساقی و برخیز جان باده بیار

در آب بسته فکن از صراحی آتش تر

که زود بگذرد این خاکدان باد وقار

کرانه جوی ز عقل عقیله جوی فصول

[...]

۲۱ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱

 

خجسته بادا فصل ربیع و گردش سال

بر این خجسته لقا پادشاه فرخ فال

چراغ و چشم سلاطین و نور دیده ملک

فرشته خو عضدالدین شه ستوده خصال

سپهر مقدرت و قدر سعد بوبکر آن

[...]

۲۱ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۰

 

جمعی ز اهل خطه کاشان که برده‌اند

ز ارباب فضل و فطنت گوی هنروری

کردند بحث در سخن منشیان نظم

تا خود که سفت به درر دری دری

در انوری مناظره شان رفت و در ظهیر

[...]

۲۱ بیت
مجد همگر