گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین

 

بگذرانیدی سپاه از رود هایی کز قیاس

ژرف دریا باشد اندر جنب آن هر یک قلیل

بس شگفتی نیست گر بر ژرف دریا بگذرد

لشکری کو را بود محمود دریا دل دلیل

باز گشتی شادمان و بر ستوران سپاه

[...]

۲۱ بیت
فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح شمس الکفات احمد بن الحسن میمندی

 

گفتم گلست یا سمنست آن رخ و ذقن

گفتا یکی شکفته گلست و یکی سمن

گفتم در آن دو زلف شکن بیش یا گره

گفتایکی همه گره است و یکی شکن

گفتم چه چیز باشد زلفت در آن رخت

[...]

۲۱ بیت
فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - در مدح خواجه عمید حامد بن محمدالمهتدی گوید

 

تا دل من ز دست من بستدی

سر بسر ای نگار دیگر شدی

چاره و راه خویش گم کرده ام

تا تو مرا به راه پیش آمدی

من زهمه جهان دلی داشتم

[...]

۲۱ بیت
فرخی سیستانی