ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷
ای ترک پارسیسخن خلّخینژاد
ای از لب و رخ تو دلم شاد خوار و شاد
می ده که نوش باد مرا می ز دست تو
بر روی نرگس تر و آهنگ نوش باد
تا بامداد بوسه همیده ز شامگاه
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴
به چراگاه چو در شد سپه انجم
کوفتندی بسر سبزه غزالان سم
شاخ بزغاله شکستند و حمل گردید
حامل از نطفه خورشید نه از انجم
بره پیوست به آهو سر شب زان پیش
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸۸ - شکایت از روزنامه نگاری خود
خدایگان من از حال بنده بیخبری
که بر تنم چه رسید از غم زمانه همی
ز غره رجب الفرد تاکنون شب و روز
به پیش تیر بلا شد تنم نشانه همی
زمانه بسکه زافلاس و فقر و نوبه و تب
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
سهی سروی از تخم شاهان کی
چو گلبن بروئید در خاک ری
بیاراست رخسار و بالا فراشت
گل و لاله از چهره در باغ کاشت
بتان سر نهادند بر پای او
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱
ای تازه عروس مهربانم
وصل تو حیات جاودانم
خورشید سپهر اقتدارم
پیرایه بزم افتخارم
مهر تو نشسته در دل من
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » شورشنامه » بخش ۵ - خواستن دبیر و صدور حکم بحکمران عراق
ببر خواند شهزاده دانا دبیر
بدو گفت کی شخص روشن ضمیر
یکی چامه بنویس چون روی حور
که باشد در او از تف نار نور
رقم ساز بر حکمران عراق
[...]