گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - مدح ابوالبرکات هبة الدین علی طبیب

 

مرا دلی است زصد گه نهاده بر ره حاج

بباجشان شده لکن طمع نداشته باج

شکر شکسته ز مقلان غنچه بویا

سپر فکنده ز پیکان غنچه غناج

به پرده دار صبا داده جان که باز افکن

[...]

۴۳ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - در ذم و قدح اهل نفاق و شکایت از مردم عراق و تخلص در مدح خواجه جمال الدین عثمان

 

شکست دور سپهرم بپایمال ز حیر

بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر

همی نفر نفر آید بلا بساخت من

از این نفر نفر ای دوستان، نفیر نفیر

چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بیدل و زور

[...]

۴۳ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - فخریه و مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان «علاءالدوله»

 

باز بر اوج سخن تازم و موجی بزنم

زانکه چون ابر گرانبار دفین عدنم

گرچه رخشم برمیده است در این پهنه ملک

شاه داند که به میدان هنر تهمتنم

چیست در جیب و سر آستی و همت من

[...]

۴۳ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - مدح خواجه امام رکن الدین حسن

 

دوش چون راند عرصه گردون

این سبک پای کره ی گلگون

بی قلم گشت صنع چابک دست

نقش بند بساط بوقلمون

کله دلبری شکن دادند

[...]

۴۳ بیت
اثیر اخسیکتی