گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۸ - مسمط بهاریه

 

تا کیومرث بهار آمد و بنشست به تخت

سر زد اشکوفه سیامک‌سان از شاخ درخت

غنچه پوشیده چو هوشنگ زمردگون‌رخت

بست طهمورث بر دیو محن سلسله سخت

جام جمشید پر از باده کن اکنون که ز بخت

[...]

۱۵ بیت
فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۰ - چکامه وطنی

 

مرا بارد از دیدگان اشک خونی

بر احوال ایران و حال کنونی

غریقم سراپای در آب و آتش

ز آه درونی ز اشک برونی

زبان آوران وطن را چه آمد

[...]

۱۵ بیت
فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۱

 

ای وطن‌پرورِ ایرانیِ با مَسلَک و هوش

هان مکن جوش و خروش

پندهای منِ با تجربه بنمای به گوش

گر تویی پند نیوش

اجنبی گر به مَثَل می‌دهدت ساغر نوش

[...]

۱۵ بیت
فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۲ - لرد کرزن عصبانی شده است

 

تا بود جان گرانمایه به تن

سر ما و قدم خاک وطن

بعد از ایجاد صد آشوب و فتن

بهر ایران ز چه رو در لندن

لرد کرزن عصبانی شده است

[...]

۱۵ بیت
فرخی یزدی