گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹

 

ای نشسته خوش و بر تخت کشیده نخ

گر نخ و تخت بماندت چنین بخ بخ

نیک بنگر که همی مرکب عمر تو

همه بر تخت همی تازد و هم بر نخ

تو نشسته خوش و عمر تو همی پرد

[...]

۱۴ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱

 

ای خواجه جهان حیل بسی داند

وز غدر همی به جادویی ماند

گر تو به مثل به ابر بر باشی

زانجات به حیله‌ها فرو خواند

تا هر چه بداد مر تو را، خوش خوش

[...]

۱۴ بیت
ناصرخسرو
 

ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۳۶ - اندر عزم شاعر بجواب دادن سؤالات خویش

 

نبیند بر درخت این جهان بار

مگر هشیار مرد ای مرد هشیار

درخت این جهان را سوی دانا

خردمندست بار و بی خرد خار

نهان‌اندر بدان نیکان چنانند

[...]

۱۴ بیت
ناصرخسرو