گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱

 

بنهاد چو بر دوش قضا طبل و علم را

فرمود نویسندهٔ تقدیر قلم را

طغراکش فرمان قضا و قدر خویش

بی دست و قلم کرد همان امر قدم را

لازم که قضا طبل زنان می رود آخر

[...]

۲۸ بیت
سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸

 

ز دست این فلک اژدر تمام دهن

بیا ز حق مگذر مشکل است جان بردن

ز بیم نیش حوادث چنان گداخته ام

روم بتاب اگر آیم به دیدهٔ سوزن

به چاه غم چه فروکرده ای مرا ای چرخ

[...]

۲۸ بیت
سعیدا