گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۳ - گفتگوی آتبین با جوانی از ایرانیان

 

همی بود در بیشه شاه آتبین

ز گردون دژم وز زمانه به کین

ز بیشه یکی روز شد سوی دشت

جوانی پیاده بر او برگذشت

مر او را به بیشه درآورد شاه

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۱ - پذیره شدن آتبین سلکت را و سپردن فریدون را به وی

 

زمین چون بپوشید پرّ غراب

نهان گشت و بی فرّ شد آفتاب

کسِ خویش را داد کوه و حصار

به زیر آمد از کوه با صد سوار

همی راند تا بیشه ی آتبین

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۶۵ - آماده شدن قراطوس برای جنگ و نیرنگ کوش

 

چو آگاه شد زو قراطوس گفت

که این مرد اگر با خرد نیست جفت

اگر هست گردنکش و ریمن است

به مردی و نیروی خویش ایمن است

گر از لشکرم آگهی داشتی

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » بهمن‌نامه » آغاز داستان » بخش ۲۱ - آگاهی یافتن لؤلؤ از کار شاه بهمن و لشکر آراستن به جنگ بهمن

 

چو آگاهی آمد به لؤلؤ که شاه

کجا زیر فرمان او شد سپاه

شه شام شد شاه را پیشرو

سپهدارشان حارث و مرد گو

سپاهی سوی مرز ایران کشید

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » بهمن‌نامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۱ - داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار

 

ز گوینده پرسید خواننده مرد

کزین پس جهانجوی بهمن چه کرد

بدو مردِ گویا سخن برگشاد

که از باستان بودش این گفته یاد

که چون دل ز مهر کتایون بشست

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » بهمن‌نامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۲۴ - گریختن زال و خورشید به زیر زمین و در آمدن شاه بهمن به سیستان

 

گروهی برادر گروهی پدر

گروهی گرانمایه فرخ پسر

چو شب گشت دستان به خورشید گفت

که ما را سرِ خویش باید نهفت

برو تا ز دروازه بیرون شویم

[...]

۳۸ بیت
ایرانشان