گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در ماتم حسین (ع) گوید

 

آمد عشور و در همه ماتم گرفته است

آه این چه ماتم است که عالم گرفته است

ماه محرم آمد و بیگانه را چه غم

کاین برق به سینه محرم گرفته است

زان مانده است تشنه جگر خاک کربلا

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح سعد الدین اسعد گوید

 

چنین که سر بفلک سرو قد یار کشد

ز عاشقش چه خبر گر فغان زار کشد

جدا ز کوی تو مردم خوش آنکه خاک شوم

که ذره ذره بکوی توام غبار کشد

ز افتخار کند سرکشی نه از تندی

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - مدح سید شریف

 

ای گفته اسان تو با چرخ نیل رنگ

کاهسته باش تا نخورد شیشه ات بسنگ

روی زمین ز تیغ تو آن موج خون زند

کز موج لرزه در تن بحر افتد از نهنگ

سید شریف ایکه کمر بسته تر است

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۷ - مخمس

 

پری بحسن رخ گلعذار ما نرسد

ملک بخلق خوش غمگسار ما نرسد

وفای کس بوفای نگار ما نرسد

بحسن و خلق و وفا کس بیار ما نرسد

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۸ - مژده دادن هاتف غیبی پروانه را

 

زهی دانای مقصود نهانی

زبان دان زبان بی زبانی

زهی آگه ز درد دردمندان

شفا بخش جراحتهای پنهان

عطای او که برق ناگهان است

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم

 

ساقی ازین کاسه و خوان کبود

خرمی اندر دل و جان که بود؟

چشمه نوشیست پر از گرد مهر

گرمی رقصیست در آن سرد مهر

قصه دختر شنو القصه باز

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم

 

ساقی ازین کاسه و خوان کبود

خرمی اندر دل و جان که بود؟

چشمه نوشیست پر از گرد مهر

گرمی رقصیست در آن سرد مهر

قصه دختر شنو القصه باز

[...]

۲۷ بیت
اهلی شیرازی