گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - ای زندگی از غنچه ی لعل تو روان را

 

ای زندگی از غنچه ی لعل تو روان را

چون روی تو نشکفته گلی گلشن جان را

دل گرم می وصل تو در ساغر خورشید

یکذره چه تاب آورد این رطل گران را

هر وقت سحر، غنچه ی سیراب ز شبنم

[...]

۴۷ بیت
بابافغانی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح مولای متقیان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

 

باغ جهان و هر چه درین قصر نه درست

یکسر طفیل حیدر و اولاد حیدرست

آثار لوح و خامه ی قدرت نگار اوست

مجموعه صورتی که ز الوان مصورست

از جلوه ی جمال علی دارد آب و رنگ

[...]

۴۷ بیت
بابافغانی