×
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۳ - و له ایضاً: عَلَیهِ الرَّحمَه
یاد آیدم چو محنت ایام سخت خویش
بر تن درم چو مردم دیوانه رخت خویش
بیمار درد هجرم و مرگم بود طبیب
دارم دوا زخون دل لخت لخت خویش
پشمین کلاه خویش به سلطان نمی دهم
[...]
۵ بیت
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۱ - مختوم و موشّح به مدح آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم
افکنده موی یارم، بس عقدهها به کارم
آشفتهتر ز حالم، گردیده روزگارم
هرچند پار هم بود، دیوانگی شعارم
امسال شور مستی، افزون بود زپارم
مستم ولی نه از می، سرمست لعل یارم
[...]
۵ بیت
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۸۱ - ایضاً غزل: منه تَغَمَّده الله تعالی بِغُفرانه
من شیفته و مست و خراب از غم یارم
حیران و جگر سوخته از هجر نگارم
گر یار مرا باز نخواند به سر خویش
من خون جگر در غمش از دیده به بارم
سوگند بدان عهد که با زلف تو بستم
[...]
۵ بیت