گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
صائب

جان به لب داریم و همچون صبح خندانیم ما

دست و تیغ عشق را زخم نمایانیم ما

می توان از شمع ما گل چید در صحرای قدس

زیر گردون چون چراغ زیر دامانیم ما

بر بساط بوریا سیر دو عالم می کنیم

[...]

غنی کشمیری

همچو سوزن دایم از پوشش گریزانیم ما

جامه بهر خلق می دوزیم و عریانیم ما

بیدل دهلوی

زین گلستان درس دیدارکه می‌خوانیم ما

اینقدر آیینه نتوان شدکه حیرانیم ما

سنگ این‌کهسار آسایش خیالی بیش نیست

از زمینگیری همان آتش به دامانیم ما

عالمی را وحشت ما چون سحرآواره‌کرد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه