گنجور

 
 
 
جدول انگلیسی
سلیم تهرانی

نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی‌تو

به گلوی شیشهٔ می، نرود شراب بی‌تو

چو دو یار مهربانی که ز هم جدا نگردند

به چمن نمی‌گذارد قدم آفتاب بی‌تو

چو پیاله جلوه‌ای کن به بساط بزم مستان

[...]

اشراق بیرجندی

نشوند پرتو افکن مه و آفتاب بی تو

چو تو شمع دلفروزی که شدم کباب بی تو

نگهی ز چشم مستت ندهم به هر دو عالم

نفسی ز عمر هرگز نکنم حساب بی تو

شب و روز میفشاند چو سحاب در بهاران

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه