گنجور

 
اسیر شهرستانی

کلید زبانم به دست خاموشی است

حکایتم همه افسانه فراموشی است

سپند آتش رشکم خدا نگه دارد

مگر خیال تو با غیر در هم آغوشی است؟

 
sunny dark_mode