گنجور

 
اسیر شهرستانی

اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را

نسازم آشنای استجابت یارب خود را

دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد

اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را

زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد

به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را

 
sunny dark_mode