گنجور

 
اسیر شهرستانی

هنوزم در دل از غم ریشه ای هست

از آن میخانه ها ته شیشه ای هست

چنان با سخت جانی خو گرفتم

که نشناسم دلی یا تیشه ای هست

به مژگان تو گیرایی ببالد

گریبان اطاعت پیشه ای هست

نمی گردد دل ما خالی از دوست

در این میخانه تا ته شیشه ای هست