گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

میپنداری که حق هویدا گردد

یا پنهانیست کاشکارا گردد

چون پیدا اوست و غیر او پیدا نیست

چون غیری نیست بر که پیدا گردد

اوحدالدین کرمانی

تا خاک تو کحل دیدهٔ ما گردد

در دیدهٔ ما سرّ تو پیدا گردد

یا رب تو به فضل خویش جایی برسان

زان پیش که این دو رشته یکتا گردد

مولانا

آنجا که بهر سخن دل ما گردد

من می‌دانم که زود رسوا گردد

چندان بکند یاد جمال خوش تو

کر هر نفسش نقش تو پیدا گردد

شاه نعمت‌الله ولی

رندی که ز هر دو کون یکتا گردد

در کتم عدم واله و شیدا گردد

سر در قدم ساقی سرمست نهد

بی زحمت پا به گرد مأوا گردد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه