گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

با تو گویم نکته ای در نقطه ای

وصف نقطه می کنم در نکته ای

از سه نقطه یک الف ظاهر شده

در حروف آن یک الف ناظر شده

نقطهٔ ذاتست اصل این عدد

در عدد نبود احد باشد احد

عقل اول نقطهٔ آخر بود

نقطه ها باطن الف ظاهر بود

اعتبار نقطهٔ کن در صفات

تا بیابی هر دو نقطه عین ذات

عقل اول نور ختم انبیا

مظهر ذات و صفات کبریا

سر نقطه در الف چون نقش بست

آن الف بر اول دفتر نشست

آن الف از اول احمد بجو

سرّ پیغمبر بیا با ما بگو

خوانم از لوح قضا سرّ قدر

از قدر دریاب حالی این قدر

اصل مجموع کتب ام الکتاب

فهم کن والله اعلم بالصواب