نعمت الله باز با ما وا رسید
چون که از ما بود با مأوا رسید
همچو قطره رفته بود از بحر ما
آمد آنجا باز با دریا رسید
مجلس عشقست و ما مست و خراب
کی تواند عقل اینجاها رسید
عشق بالایش بلائی خوش بود
این بلا ما را از آن بالا رسید
موج و دریا چون به هم آمیختند
عین ما گوئی به عین ما رسید
تا سر زلفش پریشان یافتیم
بر سر ما عالمی سودا رسید
داد سید حکم میخانه به ما
منصب عالی چنین ما را رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر دربارهی عشق و عشقورزی است. شاعر از حالتی میگوید که با رسیدن یک نعمت الهی یا عشق، دنیای جدیدی برای او گشوده میشود. او به تصویر کشیدن لحظات خوشی و شور و شوق ناشی از عشق میپردازد و بیان میکند که در این مجلس عشق، عقل و فهم نمیتواند به درستی درک کند. همچنین اشاره میکند که عشق، نعمت و بلایی خوشایند است که آنها را به حالت بالاتری میبرد. در نهایت، شاعر به حالتی از سرخوشی و مستی اشاره میکند که در این مکان، حکم و مقامی عالی یافتی شدهاند.
هوش مصنوعی: خوشی و نعمت الهی دوباره به ما نزدیک شده است، چون این نعمت از ما نشأت گرفته و به ما بازگشته است.
هوش مصنوعی: شخصی که مانند قطرهای از دریا جدا شده بود، دوباره به دریا بازگشت و به آن پیوست.
هوش مصنوعی: مجلس عشق، جایی است که ما به شدت شیدا و سرگشتهایم. در چنین فضایی، هیچ عقل سلیمی نمیتواند به درک درستی از مسائل برسد.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک نعمت بزرگ است که این چالش و درد ناشی از آن، ما را به آن عشق نزدیکتر میکند.
هوش مصنوعی: وقتی موج و دریا با هم ترکیب شدند، به گونهای به هم نزدیک شدند که گویی وجودشان یکی شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که به زلفهای پریشان او نگاه کردیم، بر ما حالتی عاشقانه و دیوانهوار حاکم شد.
هوش مصنوعی: سید به ما اجازه داد که در میخانه حضور داشته باشیم و این موقعیت عالی به ما ارزانی شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بانگ آمد کار چون اینجا رسید
پای دار ای سگ که قهر ما رسید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.