غیر او کی به یاد ما ماند
دیگری یار ما کجا ماند
دُرد دردش بیا و ما را ده
که مرا خوشتر از دوا ماند
ما نبودیم و حضرت او بود
چون نمانیم ما خدا ماند
نیست بیگانه از خدا چیزی
هر چه ماند به آشنا ماند
این عجب بین که حضرت سلطان
در نظرگه گهی گدا ماند
هر که مه روی خویش را بیند
خوبی او کجا به ما ماند
بزم عشق است و سیدم سرمست
بنده مخمور خود چرا ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد خداوند و عشق آن اشاره میکند و بیان میکند که در نبود او هیچ چیز به یاد ما نخواهد ماند. او به درد و رنجهای خود اشاره میکند و میخواهد که از خداوند شفا بگیرد. همچنین، اشاره میکند که هیچ چیز از خدا جدا نیست و همه چیز در ارتباط با اوست. شاعر به زیبایی و عظمت خداوند و عشق الهی میپردازد و میگوید که در بزم عشق، همه چیز تحت تأثیر سِرِ عشق و معنویت قرار دارد. در نهایت، او به حال خویش و محبت به معشوق اشاره میکند و به سرمستی ناشی از عشق میپردازد.
هوش مصنوعی: جز او کسی به یاد ما نمانده و هیچ کس دیگری به عنوان دوست و یاور ما حضور ندارد.
هوش مصنوعی: دردی که او دارد را با ما در میان بگذار و به من بده، چون احساس میکنم که این درد برای من دلپذیرتر از هر دارویی است.
هوش مصنوعی: حضرت حق همیشه حاضر است و حتی وقتی ما در صحنه نیستیم، او همیشه باقی و پایدار است. اگر ما در دنیا نباشیم، خدا همچنان میماند و وجودش برقرار است.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از خدا جدا نیست؛ آنچه باقی میماند فقط برای کسانی است که با او آشنا هستند.
هوش مصنوعی: این جالب است که در کنار بزرگی و مقام حضرت سلطان، گاه یک گدا هم در نظر او قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی چهره خود را ببیند، دیگر خوبی او در نزد ما باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: محفل عشق برپاست و آقای من در حال سرخوشی است، چرا این بنده در مستی خود باقی مانده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماورای تو چند حکاماند
کز تو برترنشین این باماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.