هرکه از عشق در طرب نبود
نسبتش هیچ با نسب نبود
لطف محبوب را نهایت نیست
طالب آنگه بی طلب نبود
آتش عشق اوست در دل ما
لایق جان بولهب نبود
از کرم ساز عاشقان بنواخت
گر نوازد مرا عجب نبود
لب ساغر مدام می بوسم
به از این همدمی و لب نبود
ماهروئی چو ترک شیرازی
در همه مصر و در حلب نبود
سیدی همچو نعمت الله هم
در عجم بلکه در عرب نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عمق عشق و محبت است. شاعر میگوید که هر کس از عشق شاد نیست، هیچ نسبتی با عشق ندارد. عشق محبوب بیپایان است و کسی که طالب عشق باشد، نیازی به طلب کردن ندارد. شاعر همچنین به آتش عشق در دلش اشاره میکند و بیان میکند که نوازشهای محبوب، برای عاشق معمولی نیست. او از بوسیدن لب ساغر سرمستیاش لذت میبرد و این همدمی را بسیار ارزشمند میداند. شاعر در نهایت به زیباییهای یار اشاره میکند و میگوید که جمالی همچون یار او در هیچ جایی یافت نمیشود. بهطورکلی، این شعر احساسات عمیق عشق و محبت را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از عشق شادی و خوشحالی نداشته باشد، نسب و خویشاوندیاش هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: لطف و محبت محبوب هیچ حد و نهایتی ندارد، و این درخواست و طلب از جانب عاشق نیست که بدون جستجو و خواستن، محبت را دریافت کند.
هوش مصنوعی: آتش عشق او در دل ما فرسایشی عمیق دارد و هیچ چیزی به اندازه آن ارزش جان ما را ندارد.
هوش مصنوعی: اگر معشوق از روی مهربانی عاشقان را نوازش کند، اگر مرا نیز نوازش کند، جای تعجبی نیست.
هوش مصنوعی: من پیوسته لب ساغر را میبوسم، که این نزدیکی و همراهی بهتر از چیزی است که در واقع وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دلربایی همچون دختر ترک شیرازی را نه در تمام مصر میتوان یافت و نه در حلب.
هوش مصنوعی: سیدی مانند نعمتالله نه تنها در سرزمین عجم، بلکه در میان عربها نیز وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرکه شاگرد روز شب نبود
جز تهی دست و بیادب نبود
زاغ جز هندوی نسب نبود
دزدی از هندوان عجب نبود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.