گفتهٔ عشاق می خوانم بلی
عشقبازی نیک می دانم بلی
دیده ام آئینهٔ گیتی نما
بر جمال خویش حیرانم بلی
بسته ام زُنار کفر زلف او
لاجرم نیکو مسلمانم بلی
دردمندم دردمندم دردمند
دُردی درد است درمانم بلی
گه به این و گه به آن خوانی مرا
هرچه می خوانی بخوان آنم بلی
از سر هر دو جهان برخواستم
همنشین جان و جانانم بلی
درخرابات مغان مست و خراب
سیدم مجموع رندانم بلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و عشقورزی شاعر است. او میگوید که در عشق تواناست و به زیبایی خود آگاه است. شاعر به عشق معشوق خود افتخار میکند، حتی اگر به معنای کفر باشد. او درد و رنج عشق را حس میکند و به همین دلیل خود را درمانده میداند. با وجود این دردها، او هر دعوتی از سمت معشوق را میپذیرد و در نهایت به این نتیجه میرسد که در دنیای عشق، همدم جان و معشوق خود است و در دنیای خراباتیان و رندان به سر میبرد.
هوش مصنوعی: عشاق حرفهای خود را به من میگویند و من خوب میدانم که در عشق بازی کردن مهارت دارم.
هوش مصنوعی: در آینه ی جهان، چهره ی خود را دیده ام و از زیبایی آن حیرت زده شده ام.
هوش مصنوعی: دست از کفر و تردید برداشتهام، زیرا زیبایی زلف او مرا به سوی ایمان کشانده است. لذا میتوانم به خوبی بگویم که مسلمانم.
هوش مصنوعی: من در رنج و درد هستم و این درد تلخی است که به معنای واقعی درمانی برای من نیست.
هوش مصنوعی: گاهی مرا به این سو و گاهی به آن سو میخوانی، اما هر چه میخواهی بگو، من همان هستم که هستم.
هوش مصنوعی: از هر دو جهان به پاخاستم و اکنون در کنار روح و محبوبم قرار دارم. بله، این حقیقت است.
هوش مصنوعی: در میخانه، در حالی که مست و خراب هستم، به جمع رندانی پیوستهام که بله، مرا همراهی میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.