در گوشهٔ میخانه کسی را که مقام است
ناقص نتوان گفت که او رند تمام است
از روز ازل تا به ابد عاشق و مستیم
خود خوشتر از این دولت جاوید کدامست
با ساقی رندان خرابات حریفیم
دائم بود آن ساقی و آن عشق مدام است
بی نام و نشان شو که درین کوی خرابات
بی نام و نشان هر که شود نیک به نام است
می نوش می عشق که پاکست و حلالست
این می نه شرابیست که در شرع حرام است
خوش جام حبابی که پر از آب حیاتست
مائیم چنین همدم و پیوسته به کام است
سلطان جهان بندهٔ سید شده از جان
این بندهٔ آن خواجه که در عشق غلامست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و مستی است که از آغاز تا ابد ادامه دارد. شاعر به وصف یک رند میپردازد که در میخانه مقام خاصی دارد و از عشق و دلبستگی به ساقی و شور حیات سخن میگوید. او به اهمیت عشق خالص و پاک اشاره کرده و میگوید هر کس در این کوی بدون نام و نشان شود، به خوبی شناخته میشود. در نهایت، ارتباط عمیق بین عشق و بندگی را بیان میکند، جایی که عاشق، خود را در خدمت معشوق میبیند.
هوش مصنوعی: در گوشهٔ میخانه، نمیتوان گفت که کسی که در موقعیت بالایی قرار دارد، ناقص است؛ بلکه او بهطور کامل و تمام، رند است.
هوش مصنوعی: از آغاز دنیا تا همیشه، ما عاشق و شاداب هستیم. کدام نعمت دیگری میتواند از این خوشبختی دائمی بهتر باشد؟
هوش مصنوعی: ما همیشه با ساقی رندان خرابات همنشین هستیم و این دوستی و عشق همیشگی است.
هوش مصنوعی: در این مکان خراباتی، بینام و نشانی باش و خود را از تعاریف و آشناهای شناخته شده دور کن. زیرا در اینجا هر کسی که به خوبی و نیکی شناخته شود، حتی اگر نامی نداشته باشد، ارزشمند و بزرگ است.
هوش مصنوعی: نوشیدنی عشق را بنوش، زیرا پاک و مجاز است. این نوشیدنی، شرابی نیست که در دین ممنوع باشد.
هوش مصنوعی: ما مانند جامی پر از آب حیات هستیم که خوشحال و شادابیم. ارتباط ما با یکدیگر همواره دلپذیر و لذتبخش است.
هوش مصنوعی: سلطان دنیا به خاطر سید، به بندهاش احترام گذاشته است، چون این بنده عاشق و وفادار به آن استاد بزرگ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.