هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست
وآن کو نه مدحت تو کند در ضلالتست
قومی بکار دنیی وقومی بآخرت
مشغولیی که با تو نباشد بطالتست
نظمی که می کنیم وبآخر نمی رسد
از داستان عشق تو اول مقالتست
از حال ما خبر ز مجانین عشق پرس
هشیار را خبر نبود کین چه حالتست
گفتم بدل که تحفه جانان مکن زجان
گو را بکار ناید ومارا خجالتست
ابرام نامه گرچه ازآن در بریده ام
آهم رسول صادق وشعرم رسالتست
ای عالم ار تو وعده بجنت کنی خطاست
مشتاق دوست را که ز حورش ملالتست
آنکو بعلم وعقل خود از دوست باز ماند
عقلش جنون شناس که علمش جهالتست
وقتست سیف را که نگوید دگر سخن
ذکرت بدل کند که زبان را کلالتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق و وابستگی به معشوق میپردازد و به نقد عمومی میپردازد که هر کس که در خدمت عشق نباشد در ویرانی و بیفایدهگی به سر میبرد. شاعر به تفاوت مشغلههای دنیایی و آخرتی اشاره میکند و میگوید که هر کسی که به عشق تو مشغول نباشد وقتش هدر رفته است. او به ناتوانی انسانها در درک حالات عاشقان اشاره میکند و میگوید که علم و عقل اگر از عشق جدا باشند، موجب جهالت میشود. در نهایت، او بر این باور است که هنگام عشق، دیگر نباید سخن گفت، زیرا این عشق است که روح را زنده میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو خدمت نکند، در هدر دادن عمر خود به سر میبرد و هر کس که تو را ستایش نکند، در گمراهی است.
هوش مصنوعی: گروهی در پی کارهای دنیوی هستند و گروهی دیگر به دنبال کارهای آخرت. اما هر کار و مشکلی که به تو مربوط نباشد، بیهوده و بیفایده است.
هوش مصنوعی: نظمی که ما به آن میپردازیم و به پایان نمیرسد، تنها آغاز داستان عشق توست.
هوش مصنوعی: بپرس از مجنونها که حال دل ما چگونه است، زیرا هیچ کس عاقل از این حالت و شور و شوق ما خبر ندارد.
هوش مصنوعی: به کسی گفتم که به کسی دیگر عشق ورزیده، که از این عشق تو نمیتوانی بهرهای ببری و این تنها ما را در معرض خجالت قرار میدهد.
هوش مصنوعی: اگرچه در کار نوشتن از جانب یادداشتهایم فاصله گرفتهام، اما احساساتم پیامآور راستگویی است و شعرهایم حامل پیامی مهم هستند.
هوش مصنوعی: ای عالم، اگر تو وعدهٔ بهشت را بدهی، اشتباه کردهای. چرا که کسی که مشتاق دوست است، از نعمتهای بهشت دلزده و خسته است.
هوش مصنوعی: کسی که با علم و داناییاش نتواند از دوست بهرهمند شود، عقلش به جنون شباهت دارد، زیرا علم او در حقیقت جهل است.
هوش مصنوعی: در زمانی که سیف (شمشیر) به کار افتد، دیگر نمیتواند صحبت کند و یاد تو را در دلش جای میدهد؛ زیرا زبانش دیگر بیفایده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایام را ز درد دل ما خجالتست
حاجت بشرح نیست که ما را چه حالتست
روز رخت که غره ماه جمال تست
هر شب مدد کننده بدر کمال تست
هم نظم شعر من خبری از حدیث عشق
هم حسن روی گل اثری از جمال تست
عنقای عقل بنده چو پروانه چراغ
[...]
ای دیده در دو دیده جانم خیال تست
سودای خاطرم ز سر زلف و خال تست
ای باد صبحدم بگذر سوی آن نگار
از من ببر پیام که آنجا مجال تست
از من بگو که ای بت نامهربان شوخ
[...]
دیوانه ای که از تو در او وجد و حالتست
گر حرف کفر گفت نه جای ضلالتست
بر فتوی حکیم بده می ببانگ چنگ
زاهد که منع باده کند از جهالتست
پیغمبران بخلق کنند ار رسالتی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.