ای شده حسن ترا پیشه جهان آرایی
عادت طبع من از وصف تو شکرخایی
ماه را زرد شود روی چو در وی نگری
روز را خیره شود چشم چو رخ بنمایی
یا بدان لب بده از وصل نصیب عشاق
یا چنان کن که چنین روی بکس ننمایی
بوسه یی دادی و پس طیره شدی لب پیش آر
تا همانجا نهمش باز اگر فرمایی
زانتظار شب وصل تو مرا روز گذشت
می ندانم که چرا منتظر فردایی
بس که در آرزوی وصل تو چشمم بگریست
خواب را آب ببرد از حرم بینایی
ای دل خام طمع آب برین آتش زن
چند بر خاک درش باد همی پیمایی
ذره گم شده یی در هوس خورشیدی
قطره خشک لبی در طلب دریایی
من ازین در نروم زآنک گروهی عشاق
روی معشوق بدیذند بثابت رایی
بلبل از باغ چو بیرون نرود گل بیند
زاغ بر مزبله گردد چو بود هر جایی
سیف فرغانی تا کی بتمنا گوید
بود آیا که خرامان ز درم باز آیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
[...]
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
[...]
تو پری زاده ندانم ز کجا میآیی
کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی
راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
[...]
اثر لطف خدایی که چنین زیبایی
تا تو منظور منی شاکرم از بینایی
نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا
که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی
چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست
[...]
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی
عجبی ، نادرهیی ، طُرفه کشی ، چالاکی
شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی
امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.