اگرچه راه بسی بود تا من از آتش
دلم بسوخت ز عشق تو چون تن از آتش
ز سوز عشق تو در سینه چو کوره من
دلم گرفت حرارت چو آهن از آتش
ز باد دم شودش سیم و زر روان چون آب
اثرپذیر چو شد خاک معدن از آتش
ز باد سرد کز آن کوی آورد خاکی
چو آب گرم فتد جوش در من از آتش
بعشق دانه دل را چو کاه داد بباد
دلم اگرچه نگه داشت خرمن از آتش
نبود ایمن از آفات، در گریخت بعشق
ندیده ام که کند عود مأمن از آتش
چو بستدش ز جهان و بخود گرفتش عشق
چو ماهی است که کردست مسکن از آتش
اگرچه شمع سر اندر دهان گاز نهاد
گرفت نور و برافراخت گردن از آتش
دل مجرد از آفات غیر محفوظست
که بی فتیل سلیم است روغن از آتش
ز کار عشق بتن رنج می رسد آری
مدام دود بود قسم گلخن از آتش
نصیب دیده من از رخ تو حرمانست
همیشه دود خورد چشم روزن از آتش
بنور عشق کند حسن همچو گلشن دل
بلی چراغ کند خانه روشن از آتش
بعشق راه توان یافت سوی تو که کلیم
ببرد راه بوادی ایمن از آتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حال و هوا و احساسات عمیق شاعر نسبت به عشق میپردازد. شاعر از سوز و گداز دلش در عشق صحبت میکند و اینکه عشق او را مانند آتش میسوزاند. او به ارتباط بین عشق و آتش اشاره میکند و میگوید که دلم اگرچه سعی در نگهداری از خود دارد، اما عشق همچنان به او آسیب میزند. در عین حال، عشق به او نور و روشنایی میبخشد و میتواند راهی به سوی آرامش و ایمنی فراهم کند، مانند راهی که موسی (کلیم) در گذشته یافت. در نهایت، شاعر بین درد و زیبایی عشق توازن برقرار کرده و تاثیرات عشق را بر دل و جانش توصیف میکند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مسیرهای زیادی وجود داشت تا من از عشق تو بسوزم، اما همچنان دل من مثل تنی که در آتش میسوزد، آتش گرفته است.
هوش مصنوعی: از شدت عشق تو در قلبم مانند کورهای داغ شدهام و احساس میکنم که دلم به شدت داغ و مملو از حرارت است، مانند آهنی که در آتش تند شده باشد.
هوش مصنوعی: با وزش باد، نقره و طلا مانند آب در حال حرکت میشوند و همانطور که خاک از دما و آتش تأثیر میپذیرد، تغییر میکنند.
هوش مصنوعی: از باد سردی که از آن محله میوزد، ذرههای خاکی به همراه میآورد، مانند آب گرم که به جوش میآید، در من نیز شعلهای از آتش برپا میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، دل خود را به راحتی در دستان باد قرار دادم. هرچند که دلم سعی کرد در برابر آتش آسیبپذیر خودش را محافظت کند.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند از خطرات در امان باشد، عشق به چیزی ناشناخته است و نمیدانم چگونه میتواند آتش را به مکانی امن تبدیل کند.
هوش مصنوعی: عشق او را از دنیای بیرون جدا کرده و به خود مشغول کرده است؛ مانند ماهی که در آتش سکنی گزیده است.
هوش مصنوعی: اگرچه شمع در دهانش آتش را بلعید، اما همچنان نور خود را پخش کرد و بالا گرفت.
هوش مصنوعی: دل پاک و خالص از آلودگیها و آسیبها در امان است، همچون روغنی که بدون فتیله بر روی آتش قرار گرفته و نمیسوزد.
هوش مصنوعی: از درد و رنج عشق نمیتوان رهایی یافت، زیرا همچنان که در آتش دودی به وجود میآید، در دل نیز هر لحظه احساس سوزش و رنج ناشی از عشق وجود دارد.
هوش مصنوعی: چشمان من همیشه از زیبایی تو محرومند و مانند دودی که از آتش بلند میشود، در غم و حسرت نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر وجود عشق، زیبایی مانند باغی سرسبز و دلنشین میشود. بله، عشق روشنایی خانه را از آتش محبت تامین میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق به تو، میتوان به سوی تو راهی پیدا کرد؛ همانطور که کلیم (موسی) راهی به سوی سرزمینی امن از میان آتش پیدا کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.