ترا به زمن هم نفس کم نیاید
چو تو شکری را مگس کم نیاید
مرا گر ز رویت نفس منقطع شد
چوآیینه باشد نفس کم نیاید
مرا همچو تو هیچ کس نیست لیکن
ترا همچو من هیچ کس کم نیاید
مرا در سرای جان هوسهاست با تو
اسیر هوا راهوس کم نیاید
من ارباشم و گر نباشم غمت را
بجای دگر دست رس کم نیاید
وگر ناله وزاری من نباشد
درآن کاروان زین جرس کم نیاید
اگر شحنه ازکار معزول گردد
شب شهریان را عسس کم نیاید
بدین حسن رخ ازپی عشق بازی
برین نطع چون من فرس کم نیاید
تو دامی همی نه که مرغی درافتد
توآتش همی کن که خس کم نیاید
ببختی که داریم وحسنی که داری
ترا مرغ و مارا قفس کم نیاید
اگر رفت بی مونسی سیف ازین در
چو تو مصطفی را انس کم نیاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان یک نوع عشق عمیق و وابستگی شدید بین دو فرد میپردازد. شاعر به محبوب خود میگوید که حتی اگر او نباشد، هیچ چیز کم نخواهد آمد و زندگی او بدون او خالی است. او تأکید میکند که عشق و احساساتش به محبوبش وابسته است و در absence او، هیچ فرد دیگری نمیتواند جایگزین او شود. هر احساس و نیاز او به طور عمیق به وجود محبوبش پیوند دارد و هر چه که در زندگیاش وجود دارد، به خاطر وجود او معنا پیدا میکند. شاعر میگوید که او را به شدت دوست دارد و هیچ چیز نمیتواند این احساس را کم کند. در نهایت، تصویر عشق را به عنوان دامی برای پرنده و آتش که نمیتواند خاموش شود، توصیف میکند.
هوش مصنوعی: تو را در زمان نمیتوان کم دانست، چون همانطور که برای شکری مگس کم نمیآید، تو نیز همیشه مورد توجه و ارزشمندی.
هوش مصنوعی: اگر نفس من از دیدن روی تو قطع شود، مانند آینهای است که اگر شکسته شود، دیگر نمیتواند ایستایی و زیبایی خود را نشان دهد.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند تو وجود ندارد، اما هیچکس نیز به اندازه من به تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: در دل من عطش و آرزوهایی هست که در کنار تو به شدت احساس میشود و هیچگاه این احساسات کم نمیشوند.
هوش مصنوعی: من اگرچه برای تو در دسترس نباشم، ناراحتی تو جای دیگری نمیتواند کمتری احساس شود.
هوش مصنوعی: اگر من در آن کاروان ناله و زاری نکنم، صدای این چرخ و جرس کم نخواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر نگهبان کارش را از دست بدهد، شبها مردم شهر همچنان از امنیت برخوردار هستند و نیازی به نگرانی نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی چهره اشاره دارد و میگوید که برای جذب عشق و محبت، همچون یک سوارکار روی اسب نمیتوان به سادگی از چنین جلوهای گذشت. در واقع، زیبایی و جذابیت آنچنان شدید است که کسی نمیتواند بیتوجه از کنارش عبور کند.
هوش مصنوعی: تو در حال ایجاد یک تله هستی که مرغی به آن بیفتد، در حالی که آتش میزنی و نمیخواهی که چیزی از بین برود.
هوش مصنوعی: بدبختی که ما داریم و زیبایی که تو داری، برای تو مانند پرندهای است و برای ما مثل یک قفس به نظر میرسد که کم نیست.
هوش مصنوعی: اگر سیف از این در برود و بییار و یاور باشد، دوستی و انس با مصطفی کمتر نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.