گر دوست حق عشق خود از ما طلب کند
از خارهای بیگل خرما طلب کند
عشاق او به خلق نشان میدهند ازو
وای ار کسی نشان وی از ما طلب کند
زین خرقهای که خرقه ما گشت بوی فقر
از برد باف جامه دیبا طلب کند
اندر سوال دوست ندانم جواب چیست
این اسم را گر از تو مسما طلب کند
از عاقلان چه میطلبی وجد عارفان
عاقل ز زمهریر چه گرما طلب کند
درویش در سماع قدم بر فلک نهد
آتش چو برفروزد بالا طلب کند
در وی به جای خوف و طمع حرص مورچه است
صوفی گه چون مگس همه حلوا طلب کند
زین غافلان صلاح دل و دین طمع مدار
از دردمند کس چه مداوا طلب کند
در کوی عشق جای نیابد کسی که او
تا رخت خویشتن ننهد جا طلب کند
از چون منی (چه) میطلبی زندگی دل
از مرده چون کسی دم احیا طلب کند
جانان ز ما دلی به غم عشق منشرح
از پارگین فراخی دریا طلب کند
از همچو ما فسردهدلان شوق موسوی
از جیب سامری ید بیضا طلب کند
وز سیف جان راه رو و چشم راه بین
بر روی کور دیده بینا طلب کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق احساسات و چالشهای عشق و طلب میپردازد. شاعر در آن به وضوح نشان میدهد که عشق واقعی فراتر از درخواستهای مادی و ظاهری است. او به عشق اشاره میکند که حتی اگر دوست (عاشق) از دوستش خواستهای داشته باشد، آن طلب باید با توجه به جان و دل باشد و نه با چیزهای بیاهمیت.
شاعر در این راه به دنبال نشان دادن ناتوانی انسانها در درک معنای حقیقی عشق است، چرا که از سنگینی فقر و عجز دل کردهاند و نمیتوانند از عشق و معرفت حقیقی بهرهمند شوند. او عشق را کوهی از طلب و ضعفهای انسانی میداند و میگوید کسانی که در دیوانگی و برداشتهای سطحی ماندهاند، نمیتوانند حقیقت عشق را دریابند.
شعر در نهایت بیانگر این است که هیچ کس نمیتواند از دیگری چیزی طلب کند مگر اینکه خود را خالی از خواستهها و نیازهای دنیوی کند و تنها در راه عشق و حقیقت گام بردارد.
هوش مصنوعی: اگر دوست واقعی عشق خود را از ما بخواهد، بهتر است از خارهای بیگل خرما درخواست کند.
هوش مصنوعی: عاشقان او عشق و محبت خود را به دیگران نشان میدهند، اما اگر کسی بخواهد نشانی از او را از ما بگیرد، دلمان میگیرد.
هوش مصنوعی: از این لباس که حالا خرقه ما شده، بوی فقر به مشام میرسد، در حالی که کسی که از پارچههای گرانقیمت استفاده میکند، باید به دنبال آن باشد.
هوش مصنوعی: در مورد سؤال دوستم، نمیدانم که چه پاسخی باید بدهم. اگر او نامی از من بخواهد، نمیدانم چه باید بگویم.
هوش مصنوعی: از خردمندان چه انتظار داری وقتی عارفان به وجد و شادی میآیند؟ آیا عاقل از سرمای شدید چیزی میخواهد؟
هوش مصنوعی: درویش در حال رقص و وجد، قدمی به آسمان میگذارد و زمانی که آتش عشقش روشن میشود، به سوی بالا و پرواز میطلبد.
هوش مصنوعی: در وجود او به جای ترس و عشق به مال، حریص بودن چون مورچه وجود دارد؛ در عین حال، صوفی مانند مگسی است که فقط در پی خوراک خوشمزه، مدام حلوا میجوید.
هوش مصنوعی: از افرادی که غفلت دارند، امید اصلاح دل و دین نداشته باش؛ زیرا دردمند از کسی که خودش درگیر مشکل است، کمک نمیخواهد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، کسی نمیتواند جا بگیرد و منزل کند که هنوز خود را به خاطر خواستههایش در آنجا قرار نداده است.
هوش مصنوعی: از منِ بیروح و بیزندگی چه چیزی میخواهی؟ مانند کسی که از یک مرده تقاضای بازگشت به زندگی کند.
هوش مصنوعی: عزیزم، دلش به خاطر عشق من از ما گرفته شده و از وسعت دریا آرزو میکند.
هوش مصنوعی: افرادی مانند ما که دچار ناامیدی و دلزدگی هستیم، حتی شوق و اشتیاق به چیزهای انسانی و معنوی را هم از موجوداتی که به آنها دلبستگی نداشتیم، انتظار نداریم.
هوش مصنوعی: با انرژی و ارادهای قوی، از چشمان خود بهره بگیر و مانند کسی که با دقت میبیند، به جستجوی حقیقت و درک عمیق بپرداز. کسی که در گذشته blind بوده، حالا باید عزم خود را جزم کند تا روشنایی را بیابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.