چو عاشقان تو عیش شبانه می کردند
می صبوحی اندر چمانه می کردند
بنام تو غزل عاشقانه می گفتند
بیاد تو طرب عارفانه می کردند
خمار در سرو گل در کنار و می در دست
حدیث حسن تو اندر میانه می کردند
بوصف حسن رخت چون روان شد آب سخن
ز سوز وجد چو آتش زبانه می کردند
چو بلبلان چمن ناله و فغانشان بود
ز عشق روی تو گل را بهانه می کردند
بچنگ مطرب حاجت نداشت مجلس شان
که بلبلان همه بانگ چغانه می کردند
عروس لطف برون آمد از عماری غیب
چو مهد غنچه گل را روانه می کردند
بخار مشک برانگیختند در بستان
مگر بنفشه زلف تو شانه می کردند
چو موش در دهن گربه دشمنان خاموش
که بهر ما و تو عوعو سگانه می کردند
درین خرابه که من دارم و دلش نامست
غم ترا چو گهر در خزانه می کردند
توانگران را زر بود لیک درویشان
درین نیاز در اشک دانه می کردند
برآن امید که پرده برافگنی شب و روز
چو در مقام برین آستانه می کردند
جفای تو چو بدیدند شد بشکر بدل
شکایتی که ز جور زمانه می کردند
چو تو ز شهر برفتند سیف فرغانی
جماعتی که درین کوی خانه می کردند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عاشقانه و شادمانی عاشقان در کنار معشوق میپردازد. عاشقان در شبهای عیش و مینوشی، غزلهای عاشقانه میسرایند و یاد معشوق را گرامی میدارند. آنها از زیباییهای معشوق سخن میگویند و عشق خود را به او بیان میکنند. شور و شوقی در دل دارند که مانند بلبلانی در باغ ناله و فغان میکنند. عطر و بوی خوش معشوق در فضا پخش شده و خاطر همه را مشغول کرده است. در این میان، برخی از افراد با وجود دارایی، به عشق توسل میجویند و حتی دردمندان با اشک خود به درگاه معشوق میرسند. در نهایت، شاعر از دل شکسته و غمهای خود میگوید و به امید وصال و درک لطافت معشوق در انتظار است.
هوش مصنوعی: عاشقان تو شب را به شادی و لذت میگذرانیدند و در آن زمان، به نوشیدن شراب و خوشگذرانی مشغول بودند.
هوش مصنوعی: به یاد تو، غزلهای عاشقانه میسرودند و به خاطر تو، شادی و سرور میافریدند.
هوش مصنوعی: در باغ گل، جوانان خوشحال و سرمست با گلهای زیبا و لیوانهای شراب به گفتگو در مورد زیبایی تو مشغول بودند.
هوش مصنوعی: وقتی چهره زیبای تو را وصف میکنند، مانند اینکه آب سخن از آتش عشق و شور و شوق به فوران درمیآید و جانم در این احساس شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: مانند بلبلان در باغ، ناله و درد دلشان به خاطر عشق به چهره تو بود و برای ابراز این عشق، به گلها متوسل میشدند.
هوش مصنوعی: در این جمع، نیازی به دعوت از مطرب نبود چرا که همه بلبلان به طور خودجوش آواز خوشی میخواندند.
هوش مصنوعی: دختر زیبایی از دنیای ناشناخته بیرون آمد، مثل زمانی که غنچه گل را به آرامی به بیرون هدایت میکنند.
هوش مصنوعی: در باغ، بوی خوش مشک به مشام رسید، اما به نظر میرسید که این عطر به خاطر زلفهای توست که با بنفشهها در حال شانه کردناند.
هوش مصنوعی: مانند موشی در دهان گربه، دشمنان ساکت هستند و فقط برای ما و تو مانند سگها پارس میکنند.
هوش مصنوعی: در این ویرانه که من در آن هستم و دلش بینام است، غم تو را مثل جواهر در خزانه نگه میداشتند.
هوش مصنوعی: افراد ثروتمند دارای مال و ثروت هستند، اما فقرا در این نیاز، به جای ثروت، اشک و درد دل میریزند.
هوش مصنوعی: امید دارم که روز و شب پرده را کنار بزنی، همانطور که در جایگاه بلند این درگاه انجام میدادند.
هوش مصنوعی: زمانی که دیگران بیوفایی و بدی تو را دیدند، به خاطر نعمتهایی که از بدگوییها و سختیهای زمانه به دست آوردند، از خود شکایت کردند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو از شهر رفتی، گروهی از افرادی که در این محله منزل داشتند، نیز رفتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.