دوشم اسباب عیش نیکو بود
خلوتم با نگار دلجو بود
اندران خلوت بهشت آیین
غیر من هرچه بود نیکو بود
با دلارام من مرا تا روز
سینه بر سینه روی بر رو بود
سخنش چاشنی شکر داشت
دهنش پسته سخن گو بود
نکنی باور ار ترا گویم
که چه سیمین بر و سمن بو بود
بود در دست شاه چون چوگان
آنکه در پای اسب چون گو بود
آسیای مراد را همه شب
سنگ بر چرخ و آب در جو بود
من بنور جمال او خود را
چون نکو بنگریستم او بود
زنگی شب چراغ ماه بدست
پاسبان وار بر سر کو بود
دوری از دوست، سیف فرغانی
گر زتو تا تو یک سر مو بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پاک و بی گرد و آب و جارو بود
مبرزش نیز پاک و بیبو بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.