×
۳۰۱
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا
... تا بدانی کیستی رفتی ز دست
با مسافر دزد چون گردید دوست
زاد و برگ آن مسافر زان اوست
گوهر کان هوی جز سنگ نیست ...
۳۰۲
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲ - مسافر مجنون
... در خم محراب ابروان به امامت
قصر نمازت چه ای مسافر مجنون
کعبه لیلی است قصد کن به اقامت ...
۳۰۳
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲ - درس حال
... تو فکر ذوق سفر کن نه فکر زاد سفر
که پیش از آنکه مسافر شوی به زاد رسی
سواد خیمه جانان جمال کعبه ماست ...
۳۰۴
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸ - ماه سفرکرده
... شد آه منت بدرقه راه و خطا شد
کز بعد مسافر نفرستند سیاهی
آهسته که تا کوکبه اشک دل افروز ...