گنجور

 
۲۱۴۱

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶

 

... توپای به خاک برنه ای صدر جهان

تا چرخ ازو مسند ملکی سازد

انوری
 
۲۱۴۲

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳

 

بس دور که چرخ و اختران بگذراند

تا مرد وشی چو بوالحسن باز آرند ...

انوری
 
۲۱۴۳

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰

 

... اکنون باری دست من و دامن تست

گر چرخ سزا در آستینم نکند

انوری
 
۲۱۴۴

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۶

 

هم توسن چرخ زیر زین را شاید

هم گوهر خورشید نگین را شاید ...

انوری
 
۲۱۴۵

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۶

 

ای چرخ نفور از جفای تو نفیر

وی بخت جوان فغان از این عالم پیر ...

انوری
 
۲۱۴۶

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۱

 

... چون سوخته گشتم آبرویم بمریز

چون چرخ ستیزه روی با من مستیز

من در تو گریختم تو از من مگریز

انوری
 
۲۱۴۷

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸

 

ای زیر همای همتت چرخ مدام

کبک از نظرت گرفته با باز آرام ...

انوری
 
۲۱۴۸

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۵

 

بر چرخ رسید از تو دم سرد دلم

بر دامن غم فشانده گرد دلم ...

انوری
 
۲۱۴۹

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۶

 

... قهر همه دشمنان به یک عزم کنیم

با چرخ چو با آتسز اگر رزم کنیم

گردن به سم اسب چو خوارزم کنیم

انوری
 
۲۱۵۰

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷

 

ای دل چو غم نوت دهد چرخ کهن

چون کار ندیدگان مشو بی سر و بن ...

انوری
 
۲۱۵۱

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۴

 

چون باز کنی ز زلف پرتاب گره

احسنت کند چرخ و فلک گوید زه

بر چشم جهانیان نگارا که و مه ...

انوری
 
۲۱۵۲

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۹

 

بر چرخ همیشه هم عنان رانده ای

بر ماه غبار موکب افشانده ای ...

انوری
 
۲۱۵۳

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۸

 

ای نوبت تو گذشته از چرخ بسی

بی نوبت تو مباد عالم نفسی ...

انوری
 
۲۱۵۴

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۹

 

... می گفت کریم در جهان مانده کسی

از گوشه چرخ هاتفی گفت خموش

بوطالب نعمه را بقا باد بسی

انوری
 
۲۱۵۵

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۹

 

ای چرخ جز آیت بلا خوانی نی

بر کس قلمی ز عافیت رانی نی ...

انوری
 
۲۱۵۶

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - توصیف ربیع و مدح وزیر عاد جلال الدین

 

... قصد عصیان تو کردو سعی در خون خودست

چرخ را گو گرت رغبت هست بسم الله بیا

رای تو گر نیست بر اسرار غیبی مطلع ...

... روح را از جوهر ذات تو بادا صدبقا

دولت و جاه تو بادا فارغ از آسیب چرخ

مدت عمر تو ایمن از نهیب انتها ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۱۵۷

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لغز باسم آب

 

... چشمش چو چشم مردم آزاده درفشان

زاسیب دور چرخ ولی چرخ آسیا

که همعنان باد صبا گشته در سفر ...

... وی درد فقر را کف دربار تو شفا

با چرخ هم عنانی و با بخت هم رکاب

با عقل همنشینی و باغیب آشنا ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۱۵۸

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح ابوالغنائم سعد الملک

 

زهی محل رفیعت برون زاوج سما

زهی مقر جلالت فراز چرخ علا

وزیر عالم عادل قوام دولت و دین ...

... سپرده پای کمال تو ذروه اعلی

عنان چرخ بدست تصرف مطلق

نهان غیب بر رای روشنت پیدا ...

... ز سهم هیبت تو روی دهر گشته دورنک

ز حرص خدمت تو پشت چرخ گشته دوتا

اگرت گویم بحری بباید استغفار ...

... نه چشم نرگس آید زباغ جز بینا

وگر شعاع سرتیغ بچرخ رسد

دو نیمه گردد بهرام چرخ چون جوزا

بخطه ی که دراو حزم توکشد سدی ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۱۵۹

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - شکایت از روزگار

 

... به داغش می کند اکنون مداوا

ندانم چرخ را با من چه کین است

مگر با زهره بگرفته است مارا ...

... هم از ادبار این هندوی لا لا

مکن ای چرخ با ما هم نظر کن

که هرکس از تو در کاریست الا ...

... ز دی بدتر گذشت ای وای فردا

سرمن چون سر چرخست گردان

دل من چون دل مهرست دروا ...

... که تا باشد چو مارت جامه دیبا

تما شا کن در این چرخ مشعبد

که هستش مهره زرین حله مینا ...

... ز خاموشی حیات جان گویا

مکن بر چرخ نیک و بد حوالت

که این از هیچ عاقل نیست زیبا ...

... بسعد و نحس گشتن نیست یا را

نه فعل چرخ و سعی انجم است این

که هست این کار دانای توانا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۱۶۰

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح اردشیر بن حسن اسپهبد مازندران

 

... دو شمع جمع ملوک و دو چشم روی وجود

دو روح قالب عقل و نجم چرخ علا

دو جوهر ملکی در دو پیکر فلکی ...

... اگرچه مرکز از روی ذات نیست عریض

محیط دایره چرخ از او شود پیدا

وگرچه نقطه نباشد زروی جرم بسیط ...

... زماه گه خم ابرو کشد گهی طفرا

ز چیست اینهمه بازی چرخ و بوالعجبی

که تا در او نگرند آن دو شه بعین رضا ...

... زلال اطلس دوزند بر قد خارا

کیند برسر او هفت چرخ هفت غلام

کیند بردر او هفت بحر هفت گدا ...

... بیمن رایت منصور قاهر الاعدا

ز فر نام تو لفظ رهی قلاده چرخ

زمدح تو لقب بنده سید الشعرا

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۴۹۲