سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲ اندر عقب دکان قصاب گویست و آنجا ز سر غرقه به خونش گرویست از خون شدن دل که میاندیشد آنجا که هزار خون ناحق به جویست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در پشت دکان قصاب، جایی است که خون زیادی ریخته شده و کسی به فکر دلهای شکسته و بیگناه نیست. در اینجا، هزاران خون ناحق به زمین میریزد و کسی به وضعیت این دلها توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: در پشت دکان قصاب، کسی در حال صحبت کردن است و در آنجا، سرهایی که غرق در خون هستند، وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل انسان به مسئلهای میاندیشد که در آنجا هزاران نفر به ناحق جان خود را از دست میدهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیش در آنکودک قصاب گویست
هر لحظه بتازگی در او خون نویست
خون چو منی کجا برش دارد قدر
جائیکه هزار خون ناحق بجویست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.