سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰ تن در غم تو در آب منزل دارد دل آتش سودای تو در دل دارد جان در طلب تو باد حاصل دارد پس کیست که او نیل ترا گل دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات بیان میکند که وجودش در اندوه معشوق غرق شده و دلش به خاطر عشق او در آتش میسوزد. جانش در جستجوی وصال محبوب است و در نهایت از خود میپرسد که آیا کسی میتواند به چنین عشق عمیق و خواستنی دست یابد.
هوش مصنوعی: دل درگیر غم توست و در عین حال، دل آتشین آرزوی تو را نیز در خود دارد.
هوش مصنوعی: روح من در جستجوی توست، هرچند که به دست آوردن تو ممکن است دشوار باشد. پس چه کسی وجود دارد که به خواستهاش نرسد و از تو بینصیب باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر دل که به کوی دوست منزل دارد
مقصود خود از دو کون حاصل دارد
از حلقهٔ خاص عشق آن کس باشد
کاوچتر به زیر علَم دل دارد
زین دجله که طوفان به سر پل دارد
آبش مستی بیشتر از مل دارد
سالم جستی، مردی اگر پیش از مرگ
تا زنده بود شمع، تنزل دارد
ای آن که مسیح آنچه مجمل دارد
از علم آن را دلت مفصل دارد
راضی شده ام باز به ضعف دل خویش
زین دردسری که قرص صندل دارد
واحد که به کوی دوست منزل دارد
غم نیست اگر غم تو در دل دارد
پیوسته به تعمیر بدن مشغول است
بیچاره همیشه دست در گل دارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.