سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷ گوشت سوی عاقلان غافلوش باد چشمت سوی صوفیان دردی کش باد بی روی تو آب دیدهها آتش باد بی وصل تو روز نیک را شب خوش باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به غفلت عاقلان اشاره میکند و از چشمان صوفیان که دردی را تحمل میکنند، سخن میگوید. همچنین بیان میکند که بدون حضور معشوق، اشکها مانند آتش میسوزند و زندگی بدون وصال محبوب، روزهای خوب را به شبهای غمانگیز تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: به عقلا و دانایان بیتوجه توجه نکن و چشمات را به صوفیان و زاهدانی که درد و رنج میکشند، معطوف کن.
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، اشکهایم مثل آتش میسوزند و در غیبت تو، روزهای خوب هم مانند شبهای تاریک به نظر میآیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیوسته خرابات ز رندان خوش باد
در دامن زهد و زاهدی آتش باد
آن دلق به صد پاره و آن صوف کبود
افتاده به زیر پای دُردیکش باد
خورشید غلام آن رخ مه وش باد
تیرستم ترا دلم ترکش باد
در خاک در تو مرد خوش خوش دل من
یا رب که دعا کرد؟ که خاکش خوش باد
صد سال بقای آن بت مهوش باد
تیر غم او دل من ترکش باد
بر خاک درش بمرد خوش خوش دل من
یارب که دعا کرد که خاکش خوش باد
امشب می درد آسمان بی غش باد
در خرمن صبح این شب ما آتش باد
خورشید اگر ز رشک امشب سوزد
نوروز جهان تویی که روزت خوش باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.