روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست
زلف سیه زو چرا بدر دو تا هست
روی چو ماه تو گرچه مایهٔ نور است
موی سیاه تو گرچه اصل گناهست
شاه بتانی و عاشقانت سپاهند
ماه زمینی و آسمانت کلاهست
رسم چنانست که ماه راه نماید
چونکه ز ماه تو خلق گمشده راهست
موی سپیدم ز اشک سرخ چو خونست
روی امیدم ز رنج عشق سیاهست
حال تو ای ماه روی چیست که باری
دور ز روی تو حال بنده تباهست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی معشوقهاش میپردازد و او را به ماه تشبیه میکند که نورانی و دلفریب است. زلفهای سیاه او را در تضاد با چهرهی زیبا و روشنیاش میبیند. شاعر همچنین بیان میکند که عاشقان مانند سپاهی برای او هستند و او همچون ماهی است که راه را به گمشدگان نشان میدهد. شاعر از حال خود سخن میگوید که دوری از معشوق باعث رنج و تباهیاش شده است. به طور کلی، این شعر نمادی از عشق و دلتنگی و زیباییهای معشوق است.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و جذاب تو حتی اگر به زیبایی ماه نباشد، اما چرا موی سیاه تو مانند دو ماه درخشان است؟
هوش مصنوعی: چهرهات مانند ماه نورانی است، اما موهای سیاهت هرچند نماد گناه به شمار میآید.
هوش مصنوعی: تو ای معشوق زیبا، عاشقان تو مانند سپاهی هستند. ماه در آسمان و زمین، مانند کلاهی است که بر سر زیبایی تو نهاده شده است.
هوش مصنوعی: رسم بر این است که ماه، به عنوان راهنما عمل کند، چون مردم گمشده همچون آن ماه راه خود را پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: موهای سپید من از اشکهای سرخ به رنگ خون است و چهرهام که مظهر امید است، به خاطر درد عشق سیاه و تیره است.
هوش مصنوعی: حال و روز تو ای ماه روی، چیست که دوریات باعث پریشانی و نابسامانی حال بنده شده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.