دلبرا تا نامهٔ عزل از وصالت خواندهام
ای بسا خون دلا کز دیده بر رخ راندهام
بر نشان هرگز ندیدم بر دل بی رحم تو
گرچه هر تیری که اندر جعبه بد بفشاندهام
ظن مبر جانا که من برگشتهام از عاشقی
یا دل از دست غم هجران تو برهاندهام
زان همی کمتر کنم در عشق فریاد و خروش
کاتش دل را به آب دیدگان بنشاندهام
حق خدمتهای بسیار مرا ضایع مکن
زان که روزی خوانده بودم گرچه اکنون راندهام
هم تو رس فریاد حالم حرمت دیرینه را
رحم کن بر من نگارا ز آنکه بس درماندهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به دلبری اشاره دارد که نامهای حاکی از پایان وصال را دریافت کرده است. او بیان میکند که از شدت غم و درد، اشکهایش بر چهرهاش میریزد و با وجود اینکه هر تیری که به دلش زده شده، ندیدهاش، باید دانست که هنوز عاشق است و از عشقش برگشته نیست. او میخواهد کمتر از عشقش فریاد کند و دردش را با اشکهایش آرام کند. شاعر از معشوقش درخواست میکند که با وجود جدا شدنشان، قدردان خدمات گذشتهاش باشد و بر او رحم کند، چرا که در حال حاضر بسیار درمانده است.
هوش مصنوعی: جانان من، وقتی نامهٔ جداییات را خواندم، بارها اشکِ دلم را بر صورت خود ریختم.
هوش مصنوعی: هرگز نشانهای از دلسوزی در دل بیرحم تو ندیدم، حتی با اینکه هر تیری را که در جعبه داشتهام، به سوی تو پرتاب کردهام.
هوش مصنوعی: دوست نپندار که من از عشق تو دست کشیدهام یا اینکه توانستهام دل خود را از غم دوری تو رها کنم.
هوش مصنوعی: از آنجا که دارم در عشق فریاد و هیاهو را کمتر میکنم، این Heart را به وسیلهٔ اشکهایم خاموش کردهام.
هوش مصنوعی: لطفاً حقوق و خدمتهای زیادی که به من دادهای را نادیده نگیر، زیرا روزی به من اشاره شده بود که حتی اگر حالا از آنها دور افتادهام.
هوش مصنوعی: ای معشوق، تو که منزلت و مقام بلندی داری، بر حال نزار من رحم کن. من به شدت در تنگنا هستم و به تو نیازمندم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.