از بزرگان زمان و نوادر دوران است! در آن صنعت بمرتبه ای ماهر بود که دوازده قفل از فولاد ساخته بود که درون پوست پسته می گنجید! و همه را کلید بود .
بعد از هفتاد سال بخاطر شریف ایشان رسید که شاعر می باید شد، بنیاد شاعری کرد و با وجود آنکه شعر او ناموزون است و معنی هم ندارد، این مطلع زاده ی طبع لطیف ایشانست (!)
تا زر گرفته دیر و آه نیلم و وایلو
خوش گنبدی است گنبد نقاش دل
و در جواب این مطلع خواجه حافظ که فرموده :
در صفاهان سر بچرخ و پا بگل
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
استاد مذکور این مطلع فرموده اند : (!)
یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو
کره تند فلک دیدم و او در تک و دو
در محل خواندن مصرع ثانی بهر دو دست دامن خود را گرفته می جنبانید، چنانکه باسب گریخته جو در دامن کرده نمایند تا آرام گیرد و نگریزد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.