به بزازی مشغولی دارد و در شعر بد نیست .چون جوانست امید که ترقی کند تا غایت جز ابیاتی که در صغر سن گفته شعری از او استماع نیفتاده این دو مطلع از آن ابیات است:
منشور خوبی از همه مشکین خطان گرفت
گر بهم میزدم امشب مژه ی پر نم را
و این مطلع و بیت هم از آنجمله است :
سیل می برد بیک چشم زدن عالم را
ای خدنگ مژه ات عقده گشای دل من
حل شده از تو بیک چشم زدن مشکل من
شادم از بیکسی خود که اگر کشته شوم
و این رباعی بدیهه از اوست :
نی تاب نشستن است و نی پای گریز
از بهر من تنک شراب ایساقی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
کدو قرابه کن و از سرش برآر پیاله
مطلعیات
تا حسن یار از خط مشکین نشان گرفت
طلب خون نکند هیچکس از قاتل من
رباعی
در بزم حریفان ز می شور انگیز
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.