سام میرزا صفوی
»
تذکرهٔ تحفهٔ سامی
»
صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم
»
۲۰۳- مولانا فخر الدین علی
پسر مولانا حسین واعظ است و او نیز همچون پدر بوعظ مردم می پرداخت روزی در اثنای وعظ گفت اگر از جانب شیعیان سخن میگویم سنیان را بد میآید و اگر از جانب اهل سنت حرف میگویم امامیه را خاطر می رنجد حال آنکه من نه سنی ام و نه شیعه
می ندانم تو را چه نام کنم
آری آری . مذهب عاشق ز مذهب ها جداست
حاصل آنکه مذهب او این حال داشت اما مشربش عالی افتاده بود محمود و ایاز از جمله منظومات اوست. وفات او در شهور سنه تسع و ثمانین و تسعمایه واقع شد این مطلع از نیز از اوست :
زلفش کشم و شب بسر دست درآید
با لب لعل و خط غالیه گون آمده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
که باشد کشتنی صیدی که آید از حرم بیرون
بیت
تو نه رندی نه زاهدی، شاهی
عشق اسطرلاب اسباب خداست
مطلع
کو بخت که بی گه مه من مست در آید
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.