گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سام میرزا صفوی

از مردم شهر هرات است نی را بسیار خوب مینوازد و خط نستعلیق را نیک مینویسد اما بسیار بی پروا و لوند مشرب و ظریف است، مدتی با من می بود بعد از آن بواسطه بعضی مردم که مردمی در ایشان نیست حضرت صاحبقرانی او را به سید منصور کمانه . مشهور به سید بیک سپردند حالیا با او می باشد و با سید مذکور ظرافت ها میکند . چنانکه روزی سید بیک در خیمه نشسته بوده و شعر عربی میخوانده و ترجمه آنرا میگفته ناگاه استر ایشان که در بیرون خیمه بسته بوده بادی جدا کرده آنچنانکه آواز آن باندرون خیمه رسیده محب علی مذکور به سید بیک گفته، خداوندگارا . استر شما نیز شعر میگوید . سید بیک را بدآمده گفته که اگر دیگر مثل این سخنان بگویی تو را ادب خواهم کرد . در جواب گفته که شما مرا باید که جایزه شفقت فرمایید که لطیفه گفته ام سید بیک زمانی تأملی کرده بعد از آن تصدیق او نموده و از روی خنده گفته راست میگویی این مطلع و بیت از اوست :

نیست غیر از بلا سرایت عشق

ز اول عشق تا نهایت عشق

آه مجنون عشق پیشه کجاست

تا برم پیش او شکایت عشق