سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹

اشکم ز رخ تو لاله رنگ آمده است

پای دلم از دلت به سنگ آمده است

آمد دل و در کنج دهانت بنشست

مسکین چه کند ز غم به تنگ آمده است