غزل شمارهٔ ۳۰۶
ای چین سر زلفت، ماوای دل سلمان
ماوای همه دلها، چه جای دل سلمان؟
گر عشق تو با سلمان، زین شیوه کند آخر
ای وای دل سلمان، ای وای دل سلمان
با شمع رخت کانجا، پروانه جان سوزد
خود هیچ کرا باشد، پروای دل سلمان
از رود لبت ما را، هم گل شکری فرما
زیرا که ز حد بگذشت، سودای دل سلمان
جان و خرد و دینم، بر بود لب لعلت
آن روز که میکردی، یغمای دل سلمان
زلفت به سر اندازی، در باخت بسی سرها
یارب سرش آویزان، در پای دل سلمان
بر هر طرفت خلقی، سرگشته چو سلمانند
لیکن تو نمیگیری، جز پای دل سلمان
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ساوهسرا | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.