گل چو انوشیروان باز برافروخت چهر
چمن شد از روشنی چو رای بوذرجمهر
معدلت اظهار کرد گردش وارون سپهر
مانی قدرت نگاشت نقش بدیعی ز مهر
در همه گل کشت شد تواتر ماه و مهر
برآمد از هر شجر شکوفه سیاره وار
بباغ غربال ابر لؤلؤ تر بیخته
خاک چمن سر به سر به عنبر آمیخته
لاله چو من داغ هجر بر جگر انگیخته
مگر که پیوند آن ز یار بگسیخته
باد صبا از ختن اگر نه بگریخته
از چه سبب بر مشام مشگ نماید نثار
گل ز درخشندگی سراج و هاج شد
زاغ عزازیلوش از چمن اخراج شد
شاخ صنوبر ز نو مسکن دراج شد
سار اناالحق زنان بر سر هر کاج شد
باز مگر آسمان به فکر حلاج شد
دوباره منصور را مگر مکان شد به دار
ترک من ای مر مرا نداده از کام کام
وی الف قامتم کرده ز آلام لام
نبرده از من مگر به وقت دشنام نام
فکنده از گیسوان مرا بر اندام دام
مرغ دلم کردهای خوش ای دلارام رام
ربودهای دل ز من گشته با غیار یار
بیا که زد لاله سر در چمن از ماء وطین
شد ز شقایق دمن رشگ بهشت برین
روح فزا میوزد بر لب ماء معین
نسیم گاه از یسار شمیم گاه از یمین
به کبک و بلبل مگر شادی و غم شد قرین
کان خندد قاه قاه وین نالد زار زار
به فرودین بوستان چون ارم آباد شد
به اردی اطفال باغ از رحم آزاد شد
پس الفت دایگان عیان ز خرداد شد
گه امر ارشادشان به تیر و مرداد شد
گاه به خورشید و ابر گه به مه و باد شد
تا همه را پرورید قدرت پروردگار
بعد زمرد به باغ سیم و زر آورد شاخ
سیم و زر آمد پدید یا گهر آورد شاخ
گهر نمودار گشت یا ثمر آورد شاخ
ثمر پدیدار شد یا شکر آورد شاخ
راز نهان هرچه داشت در نظر آورد شاخ
بلی ندارد نهان راز کسی روزگار
درخت نارنج باز به باغ آورده بر
وز پی تاراج دل جلوه کند در نظر
یا پی چذب کلیم گشته فروزان شجر
یا نه کلیم است و دست ز جیب کرده به در
یا که زبرجد فروش دارد گوئی ز زر
یا کره آفتاب سر زده از کوهسار
لیمو گوئی یکی حقه پر از شکر است
رنگ وی و طعم وی هر دو شگفتآور است
کان چو رخ عاشقان ز هجر یار اصفر است
وین چو لب دلبران دلکش و جانپرور است
به عاشقی ماند این کان همه خود دلبر است
یعنی از خود تهی است لیک پر است از نگار
سیب نموده عیان چهره چون آفتاب
یا که عروسی ز رخ فکنده یکسو نقاب
غرور حسنش همی منع کند از حجاب
یا نه که داماد راست کف بلورین خضاب
فتاده یا عاشقی ز پا به حال خراب
گرفته او را به بر دلبر گلگون عذار
تاک کهن سال بین چه خوش جوان آمده
خوشه انگور وی وقت روان آمده
تاک است انگور از آن باز عیان آمده
یا نه که پروین پدید در آسمان آمده
یا نه که صهبا فروش به بوستان آمده
وین به کَفَش شیشههاست پر ز مِیِ خوشگوار
مدتی امرود چشم به سیر بستان گشود
حال فواکه بدید وصف لطایف شنود
پخته شد و از همه گوی نکوئی ربود
روز به روزش همی لطف و حلاوت فزود
تا که به شهمیوگی زمانه وی را ستود
نسبت شاهی ورا ماند به نام استوار
گویی استاد صنع ساخته اندر چمن
گنبدی از به ولی زرد چو رخسار من
رایحه آن زند طعنه به مشگ ختن
ز اهل حبش چند تن گرفته در وی وطن
یا که به کوه اندرند فرقهای از اهرمن
یا نه به روم آمده است قافله زنگبار
طرفه بنائی عیان ز صنع معمار بین
خجسته شهری ز نار بر سر اشجار بین
به شیوه شهر لوط ورا نگونسار بین
دکه مرجان فروش جمله بازار بین
به دور هر دکهاش ز نقره دیوار بین
وز زر احمر نگر وی را برج و حصار
این همه کاید پدید ز غیب نقش عجب
دانی در روزگار کیست بدانها سبب
صاحب عصر و زمان واسطه خلق و رب
یار و معین فرق پشت و پناه شعب
شبل علی ولی سبط رسول عرب
سر خدای احد خاتم هشت و چهار
آنکه نگردد فلک جز که به فرمان او
ماه کند کسب نور از رخ رخشان او
هست عطارد یکی طفل دبستان او
در دو جهان برمدار دست ز دامان او
هرچه که خواهی بخواه از در احسان او
که در دو عالم بود به دست او اختیار
ای شه دنیا و دین ای خلف بوتراب
گرچه نهان کردهای روی به پشت حجاب
لیک ز لطف تواند خلق جهان کامیاب
چنانکه از پشت ابر فیض دهد آفتاب
صغیر مداح تست ای شه مالک رقاب
جز به تو در نشأتین نباشد امیدوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیفی زیبا از بهار و شگفتیهای طبیعت است. شاعر با استفاده از نمادهایی چون گل، چمن، لاله و پرندگان، احساسات عاشقانه و دلتنگی را به تصویر میکشد. او به بهار به عنوان زمان شکفتن و زیبایی اشاره میکند و لحظههای خوش و غمهای عشق را در کنار هم قرار میدهد. همچنین، شاعر به قدرت و حکمت الوهی اشاره دارد و ارتباط این زیباییها با خداوند و پیامبر اسلام را مطرح میکند. در نهایت، شاعر از رهبر و ولی واقعی عصر خود به عنوان منبع امید و سعادت یاد میکند.
هوش مصنوعی: گل مانند انوشیروان دوباره شکفت و چهرهاش را درخشان کرد، به طوری که چمن از روشنیاش روشن شد، مانند اندیشه بوذرجمهر.
هوش مصنوعی: نظم و توازن جهان به گونهای است که تغییرات آن به وضوح در جریان است. این نوسانات نشاندهندهی تاثیراتی است که به لطف آفرینش و وجود قدرتی عظیم در کیهان، بر روی ما نقش میبندد.
هوش مصنوعی: در تمام باغها گلها شکفته و زیبایی ماه و خورشید به وفور دیده میشود. از هر درختی شکوفهای مانند سیارهای درخشان سر بیرون آورده است.
هوش مصنوعی: در باغی که باران به صورت مروارید بر خاک چمن میبارد، همه جا به عطر خوش عنبر آغشته است.
هوش مصنوعی: لالهای که مانند من داغ جدایی را بر دل دارد، آیا ممکن است که ارتباطش با معشوق قطع شده باشد؟
هوش مصنوعی: اگر باد صبا از ختن دور شده، پس چرا همچنان عطر خوش آنجا را بر مشام میآورد؟
هوش مصنوعی: گل از درخشش چراغی زیبا و زاغ سیاه و تیرهپوش از باغ بیرون رانده شد.
هوش مصنوعی: شاخ صنوبر به تازگی مکان پرندهای به نام دراج شده و سارها با آواز حقانیت خود بر بالای هر کاج نشستهاند.
هوش مصنوعی: شاید دوباره آسمان به یاد حلاج بیفتد و فرصتی برای منصور فراهم کند که دوباره به جایگاه خود برگردد.
هوش مصنوعی: ای یار، مرا رها کن؛ زیرا که تو هیچ آرزویی برای من برآورده نکردی. در عوض، قد بلند من را از درد و رنجی که به خاطر تو دارم، بینصیب نکردی.
هوش مصنوعی: غیر از زمانی که به من بیاحترامی شده، هیچ چیزی از من نگرفته است و موهای مرا از تنم مانند دام رها کرده است.
هوش مصنوعی: پرندهٔ دل من، ای محبوب نازنین، تو مرا شاد کردهای و دل من را با جذابیتهای خود به دست آوردهای. حالا دل من در دست یار دیگری است.
هوش مصنوعی: بیا که گل لاله سر از خاک برآورده و به دلیل وجود شقایق در دمن، بهشت را به حسد میبرد.
هوش مصنوعی: نسیم لطیفی از دو طرف به آرامی میوزد و روح را طراوت میبخشد، گاهی از سمت چپ و گاهی از سمت راست، درست مانند جویبار زلالی که در کنار آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: کبک و بلبل، هر کدام در حالتی متفاوت قرار دارند. یکی خوشحال و شادمان به سراغ زندگی میرود و با صدای بلند میخندد، در حالی که دیگری در گوشهای غمگین و نالان است و با صدای حزین خود، درد و دل میکند. در اینجا نشان داده میشود که شادی و غم میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند و هر موجودی با شرایط خاص خود به آن واکنش نشان میدهد.
هوش مصنوعی: بهار که فرا میرسد، باغ به زیبایی و سرسبزی میرسد و بهار همچنین زندگی جدیدی برای جوانان و کودکان به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: پس از آنکه دوستی و نزدیکی آنها در خرداد آشکار شد، زمان هدایت و راهنمایی آنها به تیر و مرداد رسید.
هوش مصنوعی: گاهی قدرت خداوند به شکلهای مختلف نمایان میشود؛ گاهی مانند خورشید و ابر و گاهی به صورت ماه و باد، تا همه موجودات را پرورش دهد و به زندگی ادامه دهند.
هوش مصنوعی: پس از آنکه زمرد به باغ گِل و زر قدم گذاشت، شاخ و برگی از نقره و طلا پدیدار شد یا اینکه جواهراتی به همراه خود آورد.
هوش مصنوعی: مروارید مانند آن است که نشان پیدا کند، یا میوهای به بار آورد. پس وقتی شاخ درخت میوه میدهد، شیرینی و خوشبویی هم به دنبال آن میآید.
هوش مصنوعی: رازهای پنهان هر چیزی را در ذهن خود تصور کن، چرا که هیچ چیزی نمیتواند به طور کامل پنهان بماند و در طول زمان، رازهای هر کسی فاش خواهد شد.
هوش مصنوعی: درخت نارنج دوباره به باغ برگشته و با وزش نسیم، زیباییاش دلها را میرباید و در نظرها جلوهگر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن حالتی است که در آن شخصی گویی در یک درخت نورانی گرفتار شده یا ممکن است در جستجوی معانی و حکمتها باشد. همچنین به نظر میرسد که او در حال بررسی آنچه در جیب خود دارد، یعنی دانشی که همراهش است، میباشد. در کل، این تصویر به جستجوی حقیقت و کشف معنا اشاره دارد.
هوش مصنوعی: گویی زبرجد، سنگ قیمتی سبز، از زر و طلا باارزشتر است و همچون خورشید که از کوه بیرون میآید، درخشش و زیبایی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: لیمو مانند ترفند یا حقهای است که درونش پر از شیرینی است. رنگ و طعم آن هر دو بسیار شگفتانگیز و جذاب هستند.
هوش مصنوعی: چهرهی عاشقان به خاطر دوری از معشوق رنگ پریده و زرد شده است، اما این لبها مانند لبهای معشوقان، دلنواز و زندگیبخش هستند.
هوش مصنوعی: عاشقی همچون گودالی است که خالی از خود است، اما پر از زیبایی و محبوبی است.
هوش مصنوعی: سیب به صورت خوب و درخشان مانند آفتاب نمایان شده است، یا مانند عروسی که نقابش را کنار زده و چهرهاش را نشان داده است.
هوش مصنوعی: غرور زیبایی او باعث میشود که آیا او حجاب دارد یا نه، چون داماد واقعی او به زیبایی و صفا مانند ظرف بلورین زینت یافته است.
هوش مصنوعی: عشقی که در وجودش شعلهور شده، به حالتی نزار و ناامید رسیده است و در آغوش دلبرش با چهرهای زیبا و گلگون آرام گرفته است.
هوش مصنوعی: تاک قدیمی را ببین که چطور با خوشحالی خوشههای انگور را به ثمر آورده و در زمان مناسب به سراغ برداشت آن رفته است.
هوش مصنوعی: آیا انگور از تاک نمایان شده یا نه، چون ستاره پروین در آسمان دیده شده است؟
هوش مصنوعی: آیا بهشتی از شراب به باغ آمده و در دستش بطریهایی است پر از نوشیدنی خوشمزه؟
هوش مصنوعی: مدتی چشمم به زیباییهای باغ دوخته بود و در آنجا میوهها را دیدم و از لطافتهای آن شنیدم.
هوش مصنوعی: او به مرور زمان به کمال و پختگی رسید و هر روز از دیگران در خوبی و زیبایی جلو افتاد. لطافت و خوشیاش نیز هر روز بیشتر شد.
هوش مصنوعی: او به خاطر شجاعت و دلیریاش در برابر زمانه مورد ستایش قرار گرفت و نامش به عنوان یک پادشاه استوار در تاریخ ماندگار شد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که هنرمندی ماهر در باغ، گنبدی زرد رنگ به زیبایی چهره من ساخته است.
هوش مصنوعی: عطر و بوی آن گل به زیبایی عطر مشک ختن میماند، و این نشان میدهد که چند نفر از اهالی حبش در آنجا سکنا گزیدهاند.
هوش مصنوعی: یا این که گروهی از موجودات شر در کوهها ساکن هستند، یا این که کاروانی از زنگبار به روم آمده است.
هوش مصنوعی: یک ساختمان زیبا و نمایان را که به دست معمار ساخته شده، در نظر بگیر. در این شهر خوشبخت، آتش بر بالای درختان میدرخشد و جلوه خاصی پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به وضعیتی اشاره شده که مانند شهر لوط، فساد و نابسامانی در آنجا حاکم است. به وضوح میتوان فضایی را مشاهده کرد که هرج و مرج و مشکلات اجتماعی در آن وجود دارد، حتی در میان فروشندگان و کسبه بازار نیز این مسائل مشهود است.
هوش مصنوعی: در اطراف هر دکهاش دیواری از نقره ساخته شده و اگر به او نگاه کنی، میفهمی که دارای قلعه و دژی از طلاست.
هوش مصنوعی: در این دنیا، همواره حوادث و پدیدههای شگفتانگیزی به وقوع میپیوندد که ریشه در عالم غیب دارند. آیا میدانی که در نهایت چه کسی باعث به وجود آمدن این وقایع است؟
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصیتی اشاره شده که در دوره خود، رابط بین مردم و خداوند است. او کسی است که به دیگران کمک میکند و حمایت و پشتیبانیاش را در زندگی به آنها ارائه میدهد. همچنین او به عنوان پناهگاه و پشتوانهی مردم شناخته میشود.
هوش مصنوعی: علی، پسر بزرگ پیامبر، نوه او و از بزرگترین شخصیتهای عرب است. او پیشوای دین و نشانه هدایت الهی است و دارای ویژگیهای خاصی است که او را از دیگران متمایز میکند.
هوش مصنوعی: فردی که به اراده او، ستارهها و ماه به حرکت در میآیند و نور خود را از چهره درخشان او میگیرند.
هوش مصنوعی: عطارد مانند یک کودک دبستانی است که در دو جهان (آسمان و زمین) سرگرم بازی و یادگیری است و برای پیشرفت خود به کمک و راهنمایی نیاز دارد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که میخواهی از رحمت او بخواه، چون همه چیز در دو دنیا به دست اوست و اوست که اختیار را در دست دارد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه جهان و دین، ای جانشین بوتراب، هرچند که چهرهات را پشت حجاب پنهان کردهای.
هوش مصنوعی: اما به لطف الهی، خلق جهان میتوانند به موفقیت دست پیدا کنند، همانطور که خورشید از پشت ابرها نور و نعمت خود را میتاباند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، تو مداح کوچکی هستی. جز تو در دو جهان، کسی نیست که امیدی به او داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.