ای زال جهان تا کی جان کندن و نوازدن
وان زادهٔ نوزاده در دست اجل دادن
یکیک ز بطون فرزند آوردن و پروردن
لک لک پی بازیچه زی جنگ فرستادن
از شوی فلک بگسل پیوند زناشوئی
وین خشت زمین بر چین تعطیل کن انیزادن
ای اشرف مخلوقات ای نوع بشر آخر
مانند سبع تا کی بر جان هم افتادن
وین جیفهٔ دنیا را با پنجهٔ قهر از هم
بربودن و با حسرت بگذشتن و بنهادن
چونبرق جهان خندم بر آنکه همیخواهد
چونکوه در اینصحرا بر جای خود استادن
بربند صغیر از خود چشم و بخدا بگشا
زان پیش که نتوانی این بستن و بگشادن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آرزوی جانم در پای تو افتادن
جان بر تو فدا کردن سر پیش تو بنهادن
بر بوی وصال تو جاوید شوم زنده
گر دست دهد روزی در پای تو جان دادن
گفتم مگرم روزی بنوازی و دریابی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.