گنجور

 
صفی علیشاه

کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (۳۳) إِنّٰا أَرْسَلْنٰا عَلَیْهِمْ حٰاصِباً إِلاّٰ آلَ لُوطٍ نَجَّیْنٰاهُمْ بِسَحَرٍ (۳۴) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنٰا کَذٰلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ (۳۵) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنٰا فَتَمٰارَوْا بِالنُّذُرِ (۳۶) وَ لَقَدْ رٰاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنٰا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذٰابِی وَ نُذُرِ (۳۷) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذٰابٌ مُسْتَقِرٌّ (۳۸) فَذُوقُوا عَذٰابِی وَ نُذُرِ (۳۹) وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا اَلْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (۴۰) وَ لَقَدْ جٰاءَ آلَ فِرْعَوْنَ اَلنُّذُرُ (۴۱) کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا کُلِّهٰا فَأَخَذْنٰاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ (۴۲) أَ کُفّٰارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولٰئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرٰاءَةٌ فِی اَلزُّبُرِ (۴۳) أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ (۴۴) سَیُهْزَمُ اَلْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ اَلدُّبُرَ (۴۵)

تکذیب کردند قوم لوط بیم‌دهندگان را (۳۳) بدرستی که ما فرستادیم بر ایشان تندباد سنگریزه پاش جز آل لوط که نجات دادیمشان در سحر (۳۴) نعمتی از نزد ما همچنین پاداش می‌دهیم کسی را که شکرگزاری نمود (۳۵) و بحقیقت ترسانیدشان از گرفت ما پس مجادله نمودند بآنچه بآنها بیم داده می‌شدند (۳۶) و بتحقیق جویای کام شدند او را از مهمانهایش پس محو کردیم چشمهاشان را پس بچشیدند عذابم را و بیم دادنم (۳۷) و بتحقیق آمد ایشان را اول روز عذابی برقرار (۳۸) پس بچشید عذابم و بیم دادنم را (۳۹) و بتحقیق آسان گردانیدیم قرآن را برای پند آیا هست هیچ پند گیرنده (۴۰) و بدرستی که آمد آل فرعون را آنچه بآن انذار کرده می‌شود (۴۱) تکذیب کردند آیتهای ما را همه‌اش پس گرفتیم ایشان را گرفتن غالبی توانا (۴۲) آیا کافران شما بهترند از اینان بامر شما راست امان نامه در کتابها (۴۳) یا می‌گویند ما با باهمیم کشندگان (۴۴) زود باشد که هزیمت داده شوند آن جمع و برگردانیده شوند بپشت در بدر (۴۵)

لوط را کردند تکذیب این چنین

قوم او ز انذارها بر آن و این

ما فرستادیم بادی سنگبار

سوی ایشان غیر لوط و اهل و یار

او و دخترهای او را در سحر

باز برهاندیم زآن رنج و خطر

بودشان این نعمتی از نزد ما

همچنین بدهیم شاکر را جزا

قوم خود را می بترسانید لوط

از گرفتن های ما گاه سقوط

پس شک آوردند ایشان بر نُذُر

وآن بیان و پند وعظ همچو دُر

هم طلب کردند اندر جستجو

بر مراد خویش مهمانان از او

چشمهاشان محو پس کردیم ما

می فتادندی به رو بی چشمها

پس چشید اینک عذاب بس الیم

وآنچه ما زآن بر شما دادیم بیم

کرد وقت فجرشان پس بامداد

آن عذاب مستقر کو وعده داد

پس چشید البته زآن رنجی که لوط

بیمتان می داد کرد اینک هبوط

سهل ما کردیم قرآن را به فهم

کیست آیا پس کش از پند است سهم

هم به فرعون و به قومش بیم ده

آمد اعنی موسی گردون بنه

پس دروغ انگاشتند آیات ما

کل آن را غافل از سطوات ما

پس گرفتیم آن گروه مفتقر

چیست تا اخذ عزیز مقتدر

آن کسان که نگرویدند از شما

بهترند ای اهل مکه در نوا

یا به قوّت یا عدد از این گروه

که بیان شد حالشان یا در شکوه

بهترند آیا که در آئین و کیش

یا از ایشان بین چه تا دارند بیش

یا شما را در زُبر باشد برات

کآن که کافر شد بود او را نجات

یا که می گویند کفار از انام

مجتمع باشیم ما در انتقام

منهزم گردند زود این جمع پر

حرب چو آید وَیُوَلُّونَ الدبُر